احمد بازماندگان خمیری
چکیده
دریای پارس در طول تاریخ همواره یکی از مسیرهای ارتباطی مناطق اقتصادی شرق و غرب آسیا بهحساب آمده است. این دریا با تسهیل انتقال کالا، حلقۀ اتصال تجارت این ناحیه بود و خود جزئی از این مناسبات قلمداد میشد ...
بیشتر
دریای پارس در طول تاریخ همواره یکی از مسیرهای ارتباطی مناطق اقتصادی شرق و غرب آسیا بهحساب آمده است. این دریا با تسهیل انتقال کالا، حلقۀ اتصال تجارت این ناحیه بود و خود جزئی از این مناسبات قلمداد میشد که در حاشیۀ اقتصاد اقیانوس هند قرار داشت. با برآمدن ملوک هرموز، این نقش همچنان ادامه پیدا کرد، اما ماهیت روابط تغییر یافت و خود به منطقۀ اقتصادی مستقلی تبدیل شد؛ بهطوریکه از اقیانوس هند استقلال یافت و به تعبیر والرشتاینی، از منطقۀ نیمهپیرامونی به مرکز تبدیل شد؛ چرا و چگونه این تغییر و تبدیل رخ داد؟ امرای هرموز چگونه این تغییر را ایجاد کردند؟ این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی با رویکرد تاریخی، به این پرسشها پاسخ میدهد و چگونگی این دگرگونی را بازمینمایاند. پژوهش حاضر نشان داد امرای هرموز با درک درستی از مناسبات و اهمیت دریای پارس کوشیدند از ابزارهای دردسترس برای تشکیل یک حوزۀ مستقل استفاده کنند و تا حدودی در دستیابی به اهدافشان موفق بودند. برخلاف دیدگاه طرفداران والرشتاین، سیاست و تمرکز قدرت سیاسی، عامل اصلی شکلگیری جهان اقتصاد دریای پارس بود. این عامل خود را در دو شکل اتحادیۀ تجار و تسلط بر مسیرهای دریایی نشان داد.